منابع درس ادبیات از دیدگاه زبانشناسی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور
بر اساس
Structuralist Poetics Structuralism,
linguistics and the study of literature
نویسنده:
Jonathan Culler
Structuralist Poetics began as a doctoral dissertation at Oxford in 1968–9, when the structuralist revolution in France was underway. Structuralism promised an interdisciplinary reconceptualization of the humanities and the social sciences, centered on the notions of sign and structure. It not only raised general questions about what form future work on meaning and culture would take but also, for anyone interested in literature, posed questions about the future of literary studies. How would this broad reconguration of intellectual endeavor aect the study of literature? Structuralist Poetics, published in 1975, undertook to interpret and draw lessons from the variety of structuralist writings and to lay the foundations for a systematic study of literature. The goal was a poetics, an understanding of the devices, conventions and strategies of literature, of the means by which literary works create their eects. In opposition to poetics I set hermeneutics, the practice of interpretation, whose goal is to discover or determine the meaning of a text.
دانلود در ادامه مطلب
پکیج منابع درس روش تحقیق کارشناسی ارشد بر اساس
MLA Handbook for Writers of Research Papers
دانلود پکیج منابع در ادامه مطلب
Drama Definition
A drama is a work of literature
or a composition which
delineates life and human
activity by means of
presenting various actions
of_ and dialogues
between_ a group of
characters
Drama furthermore designed for theatrical presentation;
it is designed to be acted on the stage
Drama is also entertainment
ü The elements of drama
ü In the same way that a painter uses shape, color, perspective …
to create a painting, a playwright uses
plot, character, setting and staging, dialogue and theme
.to create artistic effect in drama
دانلود پکیج کامل منابع درس نمایشنامه معاصر در ادامه مطلب
دانلود پکیج کامل منابع درس داستان بلند در ادمه مطلب
خلاصه درس نقد ادبی(نقد فارسی) براساس کتاب حمیدرضا شایگانی فر
براساس کتاب حمیدرضا شایگانی فر
نقدِ ادبی یا سخنسنجی دانشی برای بررسی ویژگیها و تفسیر نقاط قوت و ضعف یک اثر ادبی و تحلیل و ارزیابی آن در کنار تشریح جوانب پیچیدهٔ آثار ادبی و روشی برای سنجش اعتبار و مقام آنها است. به کسی که نقد ادبی میداند، مُنتقد ادبی میگویند.
نقد ادبی به معنای مطالعه، بحث، ارزیابی و تفسیر محصولات ادبی است. نقد ادبی میتواند به شکل یک گفتمان نظری بر اساس نظریه ادبی باشد یا بحث مفصل تری که حالت گزارش گونه در باب یک اثر ادبی داشته باشد. این نوشتههای گزارش گونه اغلب در قالب نوشتههای رومهنگاری یا یادداشتهایی در زمان پدیدار شدن آثار ادبی رخ مینماید و در مواردی با قضاوتهایی یا اظهار نظرهایی در مورد خوب بودن یا نبودن، ارزشمند بودن یا نبودن اثر ادبی همراه است.
دانلود در ادامه مطلب
دانلود خلاصه درس شعر معاصرکارشناسی ارشد
Contemporary poetry is usually defined as poetry written after the start of the 1920s (some extend it until the 1950s). The problem is that within the category of contemporary poetry we find many differences
دانلود خلاصه درس شعر معاصر در ادامه مطلب
General Syllabus
Jan. 12: Introduction
Jan. 17-Jan. 31: A Changing America: Reconstruction, the new science, and the loss of the old South
Jan. 31-Feb. 16: A Changing America: women's separate sphere, the growth of a capitalist/consumer economy, and the call of Europe
Feb. 16: PAPER DUE (5-6 pages)
Feb. 16-Mar. 13: A Changing America: industrialization, urbanization and the immigrant experience
Mar. 13-Mar. 17: SPRING BREAK
Mar. 21-Apr. 11: Modern America: war and a crisis of [masculine] confidence
Apr. 11: PAPER DUE (5-6 pages)
Apr. 11-Apr. 25: (post) Modern America: questioning identity/ questioning culture
Apr. 27: Review
May 4: FINAL
ترجمه داستان MISS BRILL
با اینکه هوا خیلی عالی بود - آسمان آبی با نقاط درشت نورانی و طلایی که مثل شراب سفید بر باغ ملی افشانده شده بودند- دوشیزه بریل خوشحال بود که توانسته بود تصمیمش را در مورد پوست خزش بگیرد. هوا ساکن بود، اما با دهان باز میشد خنکای ملایمیرا حس کرد، مثل خنکای لیوان آب یخ قبل از اینکه جرعه ای از آن نوشیده شود، و گهگاهی برگی معلق در هوا میآمد، از یک جایی، از آسمان. دوشیزه بریل با دست خزش را لمس کرد. آخی! لمس دوباره آن خیلی لذت داشت. بعد از ظهر همان روز از جعبه درش آورده بود، گرد بید کش را از آن تکانده بود، ماهوت پاک کن بهش زده بود و دوباره به چشمان کوچک کم فروغ آن زندگی بخشیده بود. چشمان کوچک غمگین گفتند:"چه بر سر من آمده بود؟" اوه! چه شیرین بود که دوباره از بستر پرقوی قرمز او را دید میزدند. اما بینی اش، که از چیز سیاهی ساخته شده بود، اصلاً سر جایش سفت نبود. حتما یک طوری بهش ضربه خورده بود. عیبی ندارد! یک ذره موم آب بندی مشکی، موقعی که وقتش بشود، وقتی که خیلی لازم باشد.شیطون کوچولو! آره، واقعا در موردش همین جور احساس میکرد. شیطون کوچولویی که دم خودش را درست در کنار گوش چپ او گاز میگرفت. خوب بود پیش تر هم آن را درآورده بود وروی دامنش نوازش کرده بود. در دست ها و بازویش احساس خارش کرد و با خود فکر کرد مال راه رفتن است. وقتی که نفس میکشید چیزی سبک و غمگین – نه! نه دقیقا غمگین!- به نظر میآمد که چیز لطیفی روی سینه اش حرکت میکند.
ترجمه داستان MISS BRILL
با اینکه هوا خیلی عالی بود - آسمان آبی با نقاط درشت نورانی و طلایی که مثل شراب سفید بر باغ ملی افشانده شده بودند- دوشیزه بریل خوشحال بود که توانسته بود تصمیمش را در مورد پوست خزش بگیرد. هوا ساکن بود، اما با دهان باز میشد خنکای ملایمیرا حس کرد، مثل خنکای لیوان آب یخ قبل از اینکه جرعه ای از آن نوشیده شود، و گهگاهی برگی معلق در هوا میآمد، از یک جایی، از آسمان. دوشیزه بریل با دست خزش را لمس کرد. آخی! لمس دوباره آن خیلی لذت داشت. بعد از ظهر همان روز از جعبه درش آورده بود، گرد بید کش را از آن تکانده بود، ماهوت پاک کن بهش زده بود و دوباره به چشمان کوچک کم فروغ آن زندگی بخشیده بود. چشمان کوچک غمگین گفتند:"چه بر سر من آمده بود؟" اوه! چه شیرین بود که دوباره از بستر پرقوی قرمز او را دید میزدند. اما بینی اش، که از چیز سیاهی ساخته شده بود، اصلاً سر جایش سفت نبود. حتما یک طوری بهش ضربه خورده بود. عیبی ندارد! یک ذره موم آب بندی مشکی، موقعی که وقتش بشود، وقتی که خیلی لازم باشد.شیطون کوچولو! آره، واقعا در موردش همین جور احساس میکرد. شیطون کوچولویی که دم خودش را درست در کنار گوش چپ او گاز میگرفت. خوب بود پیش تر هم آن را درآورده بود وروی دامنش نوازش کرده بود. در دست ها و بازویش احساس خارش کرد و با خود فکر کرد مال راه رفتن است. وقتی که نفس میکشید چیزی سبک و غمگین – نه! نه دقیقا غمگین!- به نظر میآمد که چیز لطیفی روی سینه اش حرکت میکند.
درباره این سایت